دارسان – فهمیدم

دارسان – فهمیدم

حسابش از دستم در رفته نمیدونم چقدر بود
روزایی که میومدم ببینمت فقط من از دور
اومدم جلو بگم گیردلم یکی اومد کنارت
دستاشو گرفتی خستگی راه توی تنم موند

فهمیدم یه جای دیگه دل تو گیره
عیبی نداره آخه زندگی اینه
نمیشه همیشه برسی به اون که دوست داری...
خنده هات آرزومه هرجا باشی
تو خیالم فکر میکنم دوسم داشتی
واسه من بسته همین بدونم کنارش خوشحالی...

چقده سخت بود دیدمش از دور
دنیامون با یکی غیر از خودم بود
ای کاش که زمان برمی‌گشت عقب
ای کاش که خودم میگفتم بهش زود
حرفامو تا از این دیرتر نشده
تا دل جفتمون پیرتر نشده
از همه زندگی این قصه سیرم کرد
میگفتم تا از این سیرتر نشده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین محصولات

بیشتر