دلاویز – تب عشق

اگه یه گوشه نشستی
یا شاید درارو بستی

شاید که دلت شکسته
بال پروازتو بسته

شاید که غم توی سینت
داره قلبتو می کوبه

شاید یک عمر که حست
نمیگه حال تو خوبه

حس تو مثل درختی
که گرفتار خزونه

یه پرنده مسافر
که شده بی آشیونه

یه شب تاریک و تنها
که دیگه سحر‌ نمیشه

یه دلی که از خوشی ها
دیگه با خبر‌ نمیشه

اما اون درخت بی برگ
دوباره نوبهار میشه

اون‌ پرنده مسافر
دوباره نونوار میشه

یه روز خورشید می تابه
رو تن تاریکی شب

دلت از حرارت عشق
آخرش می کنه تب

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین محصولات

بیشتر