امزا – دکتر قریب

زندگیم پر شده قصه و ضرب ال
دو روز سه تا کشور می‌رم من چند دور
چهار تا بلیطه دستمه الکلم
می‌پرم لیسبون می‌پرم هنگ کنگ
۵-۶ پی امم قرار تو هفت حوض
بعدم تو هشترود با نه تا زنبور
خودم تو بندر دافم با لنج رو
صبحا تو لندن شبا تو بندو
زنگ می‌زنه منتی از ته
غر می‌زنه که دو میل بسه
اگه ترخیص کارم گیر داد
ده میلی از این بارم می‌خواست
تخمام می‌ره زیرش تا جوجه هچ شه
دپوزیت بانک ملت رد کن
تراول بدی عِجرت سرگرد
پول بخوابه تو حساب بانکات
بخر با یه ذره اش سی ال اس فایو
صفر کناریاش که تخم چشمات
و بقیه اش تتر تو ولت رد کن
به منتی می‌گم نیستم پایه
پول باید بدی تا بیگن بیادش
من و تو دادا یه درخت چناریم
ای حرفا واس چار تا بنسایه
خلاصه منتی رو کردم قانع
که بیش تر پول بده ترخیص کاره
چو زندگی همیشه شبیه تاسه
یک تا پنج باس بخری هی
باس بخری که
تا شیش بیادش
یک تا پنج باس بخری هی
باس بخری که
تا شیش بیادش

کروی
واسه پول من می‌دن ۸ سال شهید
اخلاق تاجر و لفظام رپی
زندگی واسه من کودکه کاره که
براش کفش می‌گیرم دکتر قریب
کفش می‌گیرم دکتر قریب
کفش می‌گیریم دکتر قریب
کفش می‌گیریم دکتر قریب
از ما درس می‌گیرن دکتر قریب
صبح بیدار تو لیسبون لشه
رو صورت آفتاب می‌زنه کشه
می‌گن بار توی ملبرون کشه
بگو‌ از دبی تا شارجه کشه
بارم تو هرجای کره کشه
خودم روی پول و بومی روی حشه
خودم مود غول و رپ بازی پشه
همه جا پشه همه جا کشه
می‌ریم ما اینور و اونور کشه
می‌زنیم این در و اون در کشه
La Casa de Papel
Vamos به یگانه
کارخونه پفکم رپ نمکه کاره
پول پفک نمکی اشه مشه
اشه مشه
ولی پروفسور با لیسبون تهشه
چون هیچ جایی خونه ی آدم نشه

واسه پول من می‌دن ۸ سال شهید
اخلاق تاجر و لفظام رپی
زندگی واسه من کودکه کاره که
براش کفش می‌گیرم دکتر قریب
کفش می‌گیرم دکتر قریب
کفش می‌گیرم دکتر قریب
کفش می‌گیرم دکتر قریب
از ما درس می‌گیرن دکتر قریب