فرزاد سیدی – بازم شب شد

فرزاد سیدی – بازم شب شد

بازم شب شد

خاطراتت تو سرم جمع شد

نبض قلبم نامنظم شد

دلم تنگ شد

تو تو زندونه دلم حبسه ابدی

بازم همون میشم اگه بر گردی

می خوام دیونه و مجنونت باشم

چون فقط تو لیلی شدن بلدی

نه راه پیش می ذاری نه راهه پس واسم

می دونی سره تو یکی حساسم

بااینکه خیلی بهتر از تو هس واسم

ولی تورو می خوام بهم بده نفس بازم

نه راه پیش می ذاری نه راهه پس واسم

می دونی سره تو یکی حساسم

بااینکه خیلی بهتر از تو هس واسم

ولی تورو می خوام بهم بده نفس بازم

به خودم می گم یعنی اون الان

کجاست با کیه چی پوشیده

تو اسممو یادت رفت

ولی عکستو هنوزم رو صفحه گوشیمه

گفتم منو ترک نکن درکم کن جای این کارا

گوش ندادی حرفمو حاله دوتامونم اینه حالا

نه راه پیش می ذاری نه راهه پس واسم

می دونی سره تو یکی حساسم

بااینکه خیلی بهتر از تو هس واسم

ولی تورو می خوام بهم بده نفس بازم

نه راه پیش می ذاری نه راهه پس واسم

می دونی سره تو یکی حساسم

بااینکه خیلی بهتر از تو هس واسم

ولی تورو می خوام بهم بده نفس بازم

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین محصولات

بیشتر