حامد ورمزیار – شب

تو سرم ميبينم خاطرات و با تو
از ديوارام حتى ميشنوم صداتو
امروز از اون روزاست بارون و كم دارم
ميونه اين همه من دل به تو دادم
شبای تكراري روزام پر از خالى
من هنوز گير تو اخه تو كجايى
شب پرسه تو تاريكى و من
توى هر كوچه پر از غم
كه ميگه تو نيستى بازم
دير شد اين دلم بدجور زمين گير شد
سير شد از تمومه اون اداهات
چي شد اخرم اون كه ميگفتى شد
كى شد پنهاه خستگى هات
شب پرسه تو تاريكى و من
توى هر كوچه پر از غم
كه ميگه تو نيستى بازم

 
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین محصولات

بیشتر