میثام – دیر آمدی

جوری سوختم حتی مرا شمع نداند
دلتنگ نشدی شما مگر شهرتان شب ندارد کوتاه مینویسم اما بلند بلند بخوانش
این عاشق شد دلتنگ تا مغز استخوانش
دیر آمدی گل
نیمه ی عاشقترم مرد
هرچه من کردم تحمل
دوری ات جان مرا برد
ای گل صبرم از پای درآمد
منتظر بودم بیاید
خبرت یا که پیامت
یار بی مرامم جوری رفتی که شانه ام شکست
تو چه میفهمی چه گویم حرف دل در دل بماند بهتر است
کوتاه مینویسم اما بلند بلند بخوانش
این عاشق شد دلتنگ تا مغز استخوانش
دیر آمدی گل
نیمه عاشقترم مرد
هرچه من کردم تحمل
دوری ات جان مرا برد
ای گل صبرم از پای درآمد
منتظر بودم بیاید
خبرت یا که پیامت