رایگا – غیر ارادی

تو داری می‌ری و من ، تک و تنها نشسته‌م باز پشتِ شیشه
این آخرا تو می‌گفتی تو شهر دلت پاییز داره می‌شه
نمی‌دونستی که من حتی پاییزتم دوست دارم همیشه
من دارم می‌بینمت ،  دور می‌شی ، غمت
میاد تو این خونه کم‌کم
می‌گفتی وقتی بری، تنها می‌مونی
زیر این بارونِ نم‌نم
اما تو رفتی و دیدم ، وا می‌شه واسه‌ت ، چترایِ زیادی
اما تو رفتی و دیدم ، حرف بوده فقط ، قولایی که دادی
اما تو رفتی و دیدم ، می‌شکنه بغضم ، غیرِ ارادی
چرا تو دلِ من همه دردا جمع می‌شه ؟
مگه چی از این دنیا کم می‌شه
اگه جدا نشه تا ابد از هم
دو تا قلبی که مالِ هم می‌شه ؟

 
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین محصولات

بیشتر